مجازات حیوان آزاری در قانون / حقوق حیوانات در قرآن و روایات
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 19757
بازدید دیروز : 718
بازدید هفته : 32569
بازدید ماه : 63080
بازدید کل : 10454835
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 25 / 2 / 1397

همچنین فصل بیست‌وششم بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی تحت عنوان «احراق و تخریب و اتلاف اموال و حیوانات» به تعیین مجازات حیوان‌آزاری پرداخته است.

در ماده 679 این قانون می‌خوانیم: «هرکس به عمد و بدون ضرورت حیوان حلال‌گوشت متعلق به دیگری یا حیوانی که شکار آنها توسط دولت ممنوع اعلام شده است را بکشد یا مسموم یا تلف یا ناقص کند، به حبس از نود و یک روز تا شش‌ماه یا جزای نقدی از یک میلیون‌و‌پانصدهزار ریال تا سه میلیون ریال محکوم خواهد شد».

یکى از مسائل مهم در جوامع مختلف، به ویژه جامعه اسلامى، موضوع محیط زیست است. نباتات، حیوانات و آب هستند که اسلام براى آنها اهمیت فوق‌العاده اى قائل است. ضرورت این بحث زمانى چهارچندان مى شود که اکنون غربیان مدعى آزادى مذاهب و غیره، نهایت جسارت را به این رسول رحمت روا مى دارند؛ از طرفى هم کسى در این زمینه مشخص (حقوق حیوان‌ها از دیدگاه ایشان) تحقیق نکرده است. این تحقیق پیشینه ندارد؛ هرچند به طور عام (نظر اسلام) تحقیقاتى شده است. اهمیت این بحث وقتى روشن مى شود که انسان بداند رسولى که این قدر به حقوق حیوان اهمیت مى دهد، آیا ممکن است که نسبت به حقوق بشر، بى توجه باشد؟! پیامبرى که این اندازه نسبت به حیوانات و حیاتشان، حساس است و مدافع حقوق و حیاتشان، آیا ممکن است که به حیات انسان اهمیت ندهد؟! رسولى که این همه با حیوانات مهربان است، آیا ممکن است که با بشر به خشونت رفتار نماید؟ با پى گیرى این موضوع، انسان به طور عملى مى‌بیند که پیامبر خاتم صلى‌الله علیه و آله، رسول رحمت براى جمیع جوامع است؛ حتى جوامع حیوانى.

الف) اشاره به سفارش قرآن کریم درباره حیوان ها

قرآن کریم در این زمینه آیه هاى بسیارى دارد که تنها به سه مورد اشاره مى شود:

«
هیچ جنبنده اى در زمین نیست و هیچ پرنده اى که با دو بال خود پرواز مى کند، وجود ندارد؛ مگر اینکه امت هایى مانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب فروگذار نکردیم؛ سپس همگى به سوى پرودگارشان محشور مى‌شوند.» (انعام: 38)

«چه بسیار جاندارانى که نمى توانند متحمل روزى خود شوند، خداست که آنها و شما را روزى مى دهد و اوست شنواى دانا.» (عنکبوت: 60)

«ـ شیطان مى گوید ـ و آنان را گمراه مى کنم و به آرزوها سرگرم مى سازم و به آنان دستور مى دهم که (اعمال خرافى انجام دهند و) گوش چهارپایان را بشکافند و آفرینشِ (پاک) خدایى را تغییر دهند؛ (و فطرت توحید را به شرک بیالایند)، و هرکس شیطان را به جاى خدا، ولى خود برگزیند، زیان آشکارى کرده است.» (نساء: 119)

در این سه آیه به سه نکته بسیار مهم اشاره شده است: نخست آنکه همه موجودات را داراى نظام اجتماعى برشمرده است؛ مانند انسان ها. البته با توجه به تفاوت هایى که در ذات انسان و حیوان هست، ساختار اجتماعى آنان نیز باهم فرق دارد؛ اما با وجود این فرق، حیوان‌ها نیز جوامع حیوانى دارند؛ دوم اینکه، روزى و رزق هر دو (انسان و حیوان) بر عهده خداوند مى باشد؛ سوم اینکه مثله کردن را کارى شیطانى شمرده و از آن به خسارتى بزرگ تعبیر کرده است.

ب) جایگاه حیوانات در سنت

در مکتب اسلام، درباره دفاع از حیوانات و حمایت آنها نیز قوانین و مقرراتى وضع شده که بیانگر جامعیت این مکتب و مهرآمیز بودن آن است؛ به گونه اى که رعایت آن اخلاق و حقوق و توجه به موجودات زنده و غیرزنده را در هیچ حالى فراموش نکرده است.

در این مکتب، سفارش‌ها و رفتارهاى اعجاب انگیزى درباره ترحم بر جانداران بیان شده است. ترحم بر حیوان موجب پاداش؛ و آزار و اذیتش، باعث عذاب آخرت است؛ به گونه اى که در کتاب هاى فقه و حدیث، فصل هاى مفصلى در این زمینه نگارش یافته است. براى نمونه، در ابتدا به طور کلى و در انتها نیز به گونه اى جزئى و تفصیلى به بیان آنها مى‌پردازیم.

1.
بر صاحبان حیوانات لازم است که براى آنها وسایل زندگى و رفاه ـ مانند مسکن و آب و مواد غذایى ـ فراهم کنند و بر چهارپایان بیش از اندازه طاقت و توانِ آنها بار نگذارند و راه نبرند؛ یعنى با توجه به اندازه توان حیوانات از آنها استفاده کنند.

2.
در صورتى که چهارپایان بچه دارند، بر صاحبان آنها لازم است که تمام شیر آنها را ندوشند و به اندازه اى که براى بچه آنها کافى باشد، شیر در پستان باقى بگذارند.

3.
در صورتى که دوشیدن شیر براى حیوان ضرر داشته باشد، نباید شیر آن را بدوشند؛ مستحب است کسى که شیر حیوان را مى دوشد، ناخن خود را کوتاه کند تا در موقع دوشیدن، براى حیوان ناراحتى ایجاد نکند.

4.
اگر کسى ـ در جایى که آب پیدا نمى شود ـ مقدارى آب همراه دارد که اگر با آن وضو بگیرد، حیات یک حیوان بر اثر تشنگى به خطر مى افتد، باید آن آب را به حیوان بدهد و آن را از مردن نجات دهد و براى نماز تیمم کند.

5.
مالک زنبور عسل باید امکانات و وسایل رفاهى را براى آن فراهم کند. در زمان برداشتن عسل نیز نباید تمام عسل را براى خودش بر دارد؛ بلکه باید به اندازه احتیاج آن حیوان، عسل در کندو باقى بگذارد؛ هرچند مستحب است که بیشتر از مقدار نیاز زنبور، برایش عسل باقى بگذارد.
6.
مالک کرم ابریشم باید نیازهاى زندگى آن را تامین، و غذایش (برگ توت) را به اندازه کافى فراهم آورد.

7.
در صورتى که مالک هر حیوانى به تامین نیازهاى آن اقدام نکند، بر حاکم لازم است که او را به این وظیفه اجبار کند؛ در صورتى که خود حاکم نتواند این کار را انجام دهد، باید افراد دیگر به این وظیفه اقدام، و حیات آن حیوان را حفظ کنند (نورى طبرسى، 1348، ج 2، ص 55ـ56؛ اخوان، 1370)
8. آزار رساندن به هر جاندار حرام گوشتى منع شده است؛ چه رسد به قتل؛ مگر حیوان موذى، که براساس برخى روایت‌ها، آن نیز باید به روشى مناسب از بین برود.

9.
کشتن حلال گوشت جایز نیست؛ مگر براى خوردن؛ آن هم به نحوه خاصى که بیان خواهد شد.

10.
به بند کشیدن حیوانات و شکنجه آنها ممنوع است. همچنین تجاوز به حریم، اموال، بچه‌ها و تخریب خانه هاى آنها نیز نهى شده است.
11.
به متجاوز و خائن به حقوق حیوانات، اخطار و وعده عذاب و حسابرسى شدید در قیامت داده‌اند.

12.
کشتن حیوانات در برخى مکان‌ها و زمان‌ها (مانند حرم مکه و موسم حج براى محرم) ممنوع است؛ حتى برخى از حیوان هاى حلال گوشت؛ حتى براى شکننده یک تخم شترمرغ و قاتل یک کک، کفاره معین شده است.

13.
حمایت ازحیات حیوانات گمشده و نجات آنها ازمرگ.

14.
انداختن کالا به دریا براى حفظ حیوانات موجود در کشتى به منظور جلوگیرى از غرق شدن آنها (حق حیات حیوان و حفظ آن).

15.
نداشتن جواز جداسازى قطعه هاى غصبى کشتى، در صورتى که این کار باعث غرق شدن کشتى حامل حیوانات شود (حق حیات حیوان و حفظ آن).
16.
نداشتن جواز جداسازى نخ هاى ترمیمى (بخیه) غصبى از بدن حیوان، در صورتى که این کار باعث مرگ یا آسیب دیدن آنها شود (حفظ سلامتى و بهداشت حیوان).

17.
لزوم پانسمان جراحت حیوان؛هرچند مواد مصرفى متعلق به دیگرى (غصبى) باشد (حفظ سلامتى حیوان).

18.
لزوم رهایى حیوان از ظرف یا مکان دیگرى (غصبى) که در آنجا گرفتار شده است؛ هرچند منجر به تخریب آنها شود (آزادى حیوان).

19.
لزوم تامین علوفه، آب و سایر نیازمندى هاى حیوانى که در اختیار دیگرى قرار دارد (ودیعه)؛ هرچند مالک حیوان با این کار مخالف باشد(حقوق اساسى حیوان).

20.
براساس قوانین و منابع حقوق اسلامى، رفتار جنایت آمیز درباره حیوانات موجب پرداخت دیه مى شود (حق حیات حیوان). این مسئله نشانگر ارزشمندى جان و سلامت اعضاى بدن حیوانات ـ حتى حیوانات نجس ـ و عدم جواز تجاوز به آنها در اسلام است.

21.
با اینکه ـ براساس احکام و قوانین اسلامى ـ سگ «نجس» است؛ اما قوانین حمایتى و حیاتى اسلام شامل آن نیز مى شود و آسیب رساندن به انواع سگ‌ها، موجب پرداخت دیه است (نظرى توکلى، 1387، ص 78ـ79؛ اخوان، 1370).

22.
نهى از آلوده کردن ماوى و محیط زیست؛ چه دریا و چه خشکى.

سفارش و دستورهاى رسول رحمت در دفاع و حمایت از حیوان ها

سخنان و سفارش هاى مشترک و عام

دستور به مهربانى با حیوانات و گرامى داشتن آنها: پیامبر خاتم صلى‌الله علیه و آلهدرباره مدارا و مهربانى با حیوانات و نیز مراعات حال ضعیف شان هنگام سوار شدن و در مسیر حرکت، سفارش هاى عجیبى داشته اند؛ مانند: «خدا مدارا کردن را دوست دارد و بر انجام آن کمک مى کند. پس هرگاه بر چهارپایان لاغر سوار شدید، آنها را در منزل هایشان (توقف گاه ها) فرود آورید. اگر زمین خشک و بى گیاه بود، با شتاب از آن بگذرید، و اگر سرزمین سرسبز و پرعلف بود، آنها را در آنجا استراحت دهید!» (صدوق، 1410ق، ج 2، ص 189؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 213)
براساس روایت دیگرى، وقتى که از آن حضرت پرسیدند: اى رسول خدا! آیا حمایت از حیوان‌ها و مهربانى با آنها، ثوابى براى ما دارد، در جواب مى فرمودند: «حمایت از هر جگر "ترى" (سیراب کردن هر تشنه اى) پاداشى نزد خدا دارد» (دمیرى، بى تا، ج 2، ص 278؛ زبیدى شافعى، 1346ق، ج 2، ص 114).

طبق روایتى که ـ عده اى از قول عایشه و ـ حلبى آن را از قول فردى نامعلوم در غزوه تبوک نقل کرده اند، آن حضرت به طور ویژه اسبش را نوازش و تیمار مى کرد.

راوى مى گوید: از خانه بیرون آمدم، دیدم رسول خاتم صلى‌الله علیه و آله با لباس خود بر پشت اسبش مى کشید و او را نوازش مى داد. گفتم: پدر و مادرم فدایت اى رسول خدا! آیا با لباس خود پشت اسب را مى نوازى؟ فرمود: آرى اى عایشه. آیا نمى دانى شاید پروردگارم مرا به این کار فرمان داده باشد؟ ضمن اینکه من نزدیک هستم و فرشتگان در غبارزدایى از اسب و تیمار آن، مرا همراهى مى کنند.

گفتم: اى رسول خدا! این کار را به من بسپارید تا کسى باشم که به این کار اقدام کرده است. فرمود: چنین نمى کنم. دوستم جبرئیل به من خبر داد که خداى تعالى در مقابل هر دانه اى که به او مى دهم، برایم نیکى مى نویسد. هیچ مسلمانى نیست که از اسبى در راه خدا حفاظت نماید؛ مگر اینکه در مقابل هر دانه اى که به او مى دهد، نیکى دریافت مى‌کند و گناهش پاک مى شود (ر.ک: ابن عساکر، 1415ق، ج 18، ص 244؛ متقى هندى، 1409ق، ج 4، ص 456، ح 11360؛ حلبى، 1400ق، ج 3، ص 431).

نهى از «به جان هم انداختن» حیوانات: رسول خاتم صلى‌الله علیه و آله از به جانِ هم انداختن حیوان‌ها نیز نهى کرده است: «رسول خاتم صلى‌الله علیه و آله، از به جنگ انداختن حیوان‌ها نهى فرمودند؛ مگر سگ ها» (دمیرى، بى تا، ج 1، ص 158؛ ج 2، ص 271؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 227؛ ناصف، 1406ق، ج 4، ص 351)؛ «خداى تعالى کسى را که حیوان‌ها را به جان هم مى اندازد تا با هم بجنگند، لعن کرده است» (دمیرى، بى تا، ج 2، ص 271).

وجوب فراهم آوردن آب و علف مورد نیاز حیوانات: رسول خاتم صلى‌الله علیه و آله در روایتى، حقوق شش گانه حیوانات را برشمرده است. بخشى از این روایت، درباره حق آب و علف حیوان مى باشد: «بر مالک چهارپایان واجب است که به آنها آب و علف بدهد؛ به خاطر حرمت روح که در حیوان مى باشد» (مجلسى، 1403ق، ج 64، ص217).

نهى از زدن بر صورت حیوان و سوزاندن و داغ نهادن بر اعضایش: رسول رحمت از هر نوع شکنجه حیوان بسیار ناراحت مى شدند و از این کار نهى مى کردند: «از جمله حقوق حیوان بر صاحبش، این است که بر صورتش نزند؛ چون این حیوان نیز تسبیح و حمد خداى را مى گوید» (صدوق، 1410ق، ج 2، ص 187؛ مجلسى، 1409ق، ج 22، ص 455).

پیامبر صلى‌الله علیه و آله از زدن و داغ نهادن بر صورت حیوانات نیز نهى کرده‌اند.

طبق روایت امیرالمومنین علیه السلام،رسول خاتم صلى‌الله علیه و آله فرمودند: «به صورت حیوان‌ها نزنید؛ چون هر موجودى، تسبیح گوى خداست. صورت آنها را داغ ننمایید؛ زیرا چه بسیارند مرکوب هایى که از راکبشان بهترند و بیش‌تر مطیع خدایند، و زیادتر از کسى که بر آنها سوار است، خدا را یاد مى کنند» (عرب باغى، 1329، ص 48؛ متقى هندى، 1409ق، ج 9، ص 66و68؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 210و217).

امام صادق از پدر بزرگوارش نقل کردند که نبى خاتم صلى‌الله علیه و آله از نشانه و داغ کردن صورت چهارپایان و نیز از زدن بر صورتشان نهى فرمودند؛ زیرا آنها تسبیح پروردگارشان را مى گویند (قمى، 1414ق، ج 3، ص 12؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 228). رسول رحمت از آزار و شکنجه حیوان با آتش نهى کرد و فرمود: «هیچ کس نمى تواند که با آتش، حیوانى را شکنجه و عذاب نماید؛ مگر خداى متعال» (مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 244).

نهى از نفرین و ناسزاگویى به حیوان: رسول خاتم صلى‌الله علیه و آله افزون بر آنکه به مدارا و مهربانى با حیوانات سفارش، و از آزارشان نهى مى کردند، حتى از ناسزاگویى به آنها نیز نهى مى فرمودند و در مقابل چنین ناسزاگویانى عکس العمل نشان داده، یا به آنان تذکر مى داد و یا در صورت لزوم برخورد مى کرد و با آنان راه نمى رفت.

در روایات آمده است: پیامبر صلى‌الله علیه و آله از بدگویى و ناسزا به خروس نهى مى کرد و مى فرمود: به خروس ناسزا نگویید؛ زیرا خروس ـ انسان را ـ براى نماز و دعا بیدار مى کند (صدوق، 1410ق، ج 4، ص 3؛ زبیدى شافعى، 1346ق، ج 4، ص 180؛ طبرسى، 1392ق، ص 425).

در روایت دیگرى راوى چنین نقل مى کند: در محضر رسول خدا صلى‌الله علیه و آله به سفر رفته بودیم، در محلى توقف کرده تا دمى بیاساییم که کَک‌ها ما را اذیت کردند؛ به دلیل این اذیت شدن، به آنها ناسزا گفتیم. رسول خدا صلى‌الله علیه و آله فرمودند: «آنها را لعن نکنید! زیرا کَک جنبنده خوبى بود؛ چون شما را براى یاد خدا از خواب بیدار کرد» (دمیرى، بى تا، ج 2، ص 122).

انس بن مالک مى گوید: رسول خدا صلى‌الله علیه و آله فرمود: «به قورباغه فحش ندهید!» (مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 48)؛ در روایتى نیز فرموده اند: «به شتر ناسزا ندهید» (شریف رضى، 1422ق، ص 307ـ308؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 142)؛ «به صورت حیوان‌ها نزنید و آنها را لعن ننمایید؛ چون خداى ـ عزوجل ـ بر لعن کننده حیوان‌ها لعن، و از خیر و رحمتش به دور مى کند» (صدوق، 1410ق، ج 2، ص 188).

پیامبر صلى‌الله علیه و آله از آزار و کشتن هر حیوان و جاندارى نهى مى کردند: «آفریده هاى خدا را شکنجه نکنید» (متقى هندى، 1409ق، ج 9، ص 86)؛ گرچه زمانى که به رسم خرافى جاهلیت، در میان اعراب مرسوم بود که حیوانات را اذیت مى کردند یا به نام «حبس البلایا» یا «ضرب الثور» مى‌آزردند؛ اما این «نهى از آزار»، دستورى کلى و عمومى براى همه جانداران جهان است (همان، ج 15، ص 39؛ سیوطى، 1401ق، ج 2، ص 702؛ ج 6، ص 437).

لعن نمودن بر آزاردهندگان جسمى و جنسى حیوان ها: پیامبر خاتم صلى‌الله علیه و آله درباره کسانى که حیوانات را مورد آزار جنسى قرار مى دهند، مى فرماید: «ملعون است، معلون است، کسى که حیوانى را مورد آزار جنسى قرار دهد؛ یعنى خیر و رحمت رحمان، شامل حال چنین فردى نمى‌شود» (حرعاملى، 1411ق، ج 20، ص 349؛ صدوق، 1403ق، ص 129).

همچنین از آن حضرت نقل شده است: «نفرین و لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر کسى که با حیوان نزدیکى کند و بر کسى که خودارضایى نماید» (متقى هندى، 1409ق، ج 16، ص 99).

نهى از جفت انداختن حیوان هاى ناهمگون با یکدیگر: در روایتى درباره جفت انداختن جنسى دو نوع حیوان، براى تولد جنس ترکیبى جدیدى سوال کردند که ایشان این کار را رد کردند: این مطلب مى تواند براى محققان مسائل ژنتیکى قابل تامل و دقت باشد.

به پیامیر خدا صلى‌الله علیه و آله، استرى (قاطرى) هدیه شد، از آن خوشش آمد و سوارش شد. گفتیم: اى رسول خدا! آیا الاغ را با مادیان جفت بیندازیم تا براى ما مانند این قاطر را بزاید. فرمودند: [نه]، این کار را کسانى انجام مى دهند که آگاهى ندارند (ابن حبان، 1414ق، ج 10، ص 536؛ بیهقى، بى تا، ج 10، ص 23؛ ابن سعد، بى تا، ج 1، ص 491ـ492).

لعنت نمودن بر کسانى که اعضاى بدن حیوان را مى برند: پیامبر خدا صلى‌الله علیه و آله افرادى را که اعضاى حیوانات را قطع مى کنند، لعن فرموده اند: «لعنت و نفرین و عذاب خدا بر کسى که حیوان را مُثله مى کند» (متقى هندى، 1409ق، ج 9، ص 66؛ ابن حجر عسقلانى، بى تا، ج 9، ص 554). همچنین در روایتى دیگر فرمودند: «نفرین و لعنت و عذاب خدا بر کسى که چهارپایان را مُثله مى کنند» (متقى هندى، 1409ق، ج 9، ص 67؛ ابن حجر عسقلانى، ج 9، ص 55).

اخته کردن اسب‌ها و حیوان‌ها (متقى هندى، 1409ق، ج 9، ص 66) و نیز خروس‌ها و گوسفندان نهى کرده‌اند (دمیرى، بى تا، ج 1، ص 345).

دستور به فراهم ساختن جاى مناسب براى استراحت حیوان: پیامبر صلى‌الله علیه و آله درباره مکان استراحت گوسفند فرموده اند: «جایگاه و خوابگاه گوسفندها را تمیز کنید و گرد و خاک آنها را بزدایید؛ زیرا آنها از حیوان هاى بهشتى اند» (برقى، 1413ق، ص 485؛ مجلسى، 1403ق، ج 64، ص 150). حضرت در روایت دیگرى فرمودند: «خاکِ زیر پا و محل استراحت گوسفندان را عوض کنید؛ زیرا آنها از حیوان هاى بهشتى هستند» (برقى، 1413ق، ج 2، ص 642؛ مجلسى، 1403ق، ج 61، ص 150).

منبع: ابنا


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: دریچه ای به سوی مذهب
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی